م . راد
m.rad@gmx.net
جغرافیای اقتصادی خاورمیانه و شمال آفریقا که از ثروت بیکران بر خورداراست مورد تاخت و تاز کشورهای غربی و طرفداران آنها قرار گرفته است بافت های اجتماعی ، اقتصادی ، فرهنگی ، زیر ساختها و سیستمهای دفاعی این کشورها از طریق بمباران نابود میشوند چنین بنظر میرسد که جهان دچار هرج و مرج شده و قانونی بر آن حکمفرما نیست در واقع همه قوانین بین المللی توسط آمریکا و اعضاء ناتو بمسخره گرفته شده اند آنها همچنان برای تسلط بر منابع کشورهای این منطقه و تقسیم آن بین خود از هیچ ترفندی ابا ندارند .
سومالی ببهانه ثبات و امنیت کشور نفت خیز عربستان سعودی متلاشی میشود ، سودان تجزیه شده و بخش مسیحی نشین با منابع نفت وگاز غنی آن بعنوان یک کشور مستقل برسمیت شناخته میشود ، افغانستان ببهانه انفجارهای نیویورک بمباران و دیرتر مورد تجاوز و اشغال قرار میگیرد که در پی خود پاکستان را هم میبلعد و این کشور اتمی را وارد یک سیکل بی پایان درگیریهای داخلی و خارجی میکند ، عراق ببهانه داشتن سلاح های شیمیایی و تلاش برای دستیابی به سلاح اتمی نه تنها ویران میشود بلکه عملا به سه کشور تقسیم میشود ، لبنان و فلسطین بارها مورد تجاوز و اشغال قرار میگیرد ، مصر از درون متلاشی میشود که پیامد آن زمینه تلاشی کشورهای تونس و لیبی است و اینک سوریه مراحل پایانی وارد شدن در یک جنگ داخلی راطی میکند و ایران در نوبت قرار دارد تا سرنوشتی همانند کشورهای فوق را پیدا کند .
کشورها یی که دچار این سرنوشت شده اند کشورهای اسلامی هستند که از امکانات مادی و معنوی و تاریخ و تمدن بسیار کهنسال بر خوردارند و همه آنها در مراحل تاریخی با مبارزه و مقاومت خود نه تنها به استقلال رسیده بودند بلکه دارای هویت ملی بوده و سهم بزرگی در تاریخ تمدن بشریت ایفاء کرده اند . این سرزمینها از ثروت بی پایان از جمله نفت و گاز ، بازاری با جمعیت بیش از 600 ملیون نفری ، منابع انسانی ، منابع معدنی بر خوردار و پل ارتباط بین سه قاره آسیا ، اروپا و آفریقا هستند .این کشورها بیش از صد سال است که توسط نیروهای متجاوز خارجی مورد تاخت و تاز قرار دارند و هنوز از ابتدایی ترین امنیت اقتصادی و ملی بر خوردار نبوده و بمحض کوچکترین تغییر و تحول توازن نیروها در منطقه و جهان بسرعت این مناطق مورد آماج نیروهای نظامی کشورهای غربی قرار میگیرند.
تجزیه اتحاد شوروی در سال 1991 کافی بود تا غرب بسرعت دست به تغییر سختار سیاسی و اقتصادی خود ومنطقه بزند که قبلا بر اساس جنگ سرد و در رقابت با این کشور استوار شده بود غرب برای پیشبرد این سیاست به تدوین تئوری نئولیبرالی قرن آمریکایی تحت عنوان پروژه نوین قرن آمریکا دست زد. (PNAC)
این پروژه زمینه و تدارک برای اشغال مناطق آزاد شده در دوران مبارزات استقلال طلبانه بین جنگ جهانی اول و دوم و جنگ سرد را در بر میگرفت. کلینتون رئیس جمهور وقت آمریکا اولین تیر خلاص رادر یوگسلاوی رها کرد و با بمباران افغانستان ودیرتر عراق عزم آمریکا برای اجرایی کردن این پروژه رانشان داد ، یوگسلاوی تجزیه شد تا روسیه بیشتر تحقیر شود و زمینه برای 11 سپتامبر فراهم شود و بوش بتواند با استناد به آن به عراق حمله کند و آغازی شود تا خاورمیانه و شمال آفریقا در جبهه غرب قرار گیرد . رابرت کاگان (Robert Kagan ) آنرا اینطور فرموله میکند که 11 سپتامبریک نقطه عطف و بزنگاه بود و نه چیز دیگر که مفسران از جمله خود کاگان آنرا با آتش زدن پارلمان آلمان ( Reichstagsbrand ) در سال 1933 که منجر به روی کار آمدن نازیهای آلمان وتدارک برای جنگ جهانی دوم شد تشبیه میکنند.
در سال 2001 بنابر این تز باید در ابتدا بمرکز قدرت یعنی عراق در خاورمیانه حمله و آنرا نابود و به اشغال در آورد تا دیگران حساب کار خود را بکنند . حمله بعراق اهمیت این کشور را در سازماندهی مقاومت برعلیه امپریالیسم و دفاع از منافع ملی و استقلال این کشورو کشورهای منطقه را نشان میدهد در واقع جنگ عراق گسترش تز حاکمیت سیاستهای آمریکا در خاورمیانه و شمال آفریقا و در نهایت جهانی کردن آن بود در همین رابطه بودجه نظامی آمریکا در سال 2000 از 300 میلیاردلار در سال در زمان بوش به 607 میلیارددلار بدون در نظر گرفتن بودجه تحقیقاتی به سه برابر افزایش یافت.
آمریکا حاضر شد ماهیانه تا ده میلیارددلار هزینه اجرایی کردن این طرح را بعهده بگیرد همزمان با آن آمریکا با ایجاد پلیس ویژه در داخل و خارج کشوربه این نیرو در امور امنیتی اختیار تام داد تا با دستانی باز شرایط خفقان نه تنها در آمریکا بلکه با ایجاد زندانهای سیار در اقصاء نقاط جهان از جمله اروپا ایجاد رعب و وحشت کند که شباهت زیادی بدوران قدرت خفقان نازیهای آلمان دارد.
سرعت عمل در اجرایی کردن این طرح که کشورهای چین و روسیه را هم نشانه گرفته بود تا آنجا پیش رفت که یک بار دیگر تز معروف جان اف کندی و تیم او درمورد چگونگی مبارزه با جنبش های ملی و دمکراتیک و چپ در جهان با استفاده از نیروهای مذهبی مورد استفاده قرار گرفت و زمینه ای شد تا با نیروی نظامی با آتش انبوه و پشتیبانی از نیروهای مذهبی زمینه کنترل خاورمیانه و شمال آفریقا که تا پیش از جنگ جهانی دوم حیات خلوت کشورهای غربی محسوب میشد مجددا تحت کنترل در آید .
غرب موضع خودرا کاملا مشخص کرد ایجاد کمر بند امنیتی سبزمذهبی با مرکزیت عربستان سعودی و نیروهای مذهبی سنی در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا . این پروژه قرار بود طی ده سال اجرایی شود ولی ادامه جنگ و مقاومت در عراق و افغانستان و اخیرا در لیبی نشان داده که بمباردمانهای بی سابقه آنهم بر علیه کشورهای کوچک نتیجه دلخواه را نداده و بی ثباتی و ادامه جنگ از شمال آفریقا تا مرزهای هندوستان گسترش و حتی امکان گسترده تر شدن آن نیز بدیگر کشورها بوجود آمده است .
اینبار کشورهای تروئیکای اروپا متشکل از آلمان بزرگترین اقتصاد اروپا ، فرانسه بزرگترین قدرت اتمی اروپاو انگلستان بزرگترین قدرت نظامی اروپا طرح کمرنید سبز را که قبلا از طرف نازیهای آلمان و فاشیستها مورد استفاده قرار گرفته بود کار ساز ارزیابی کرده و آنرا در دستور کار قرار دادند و بسرعت برای سازماندهی آن وارد عمل شده که قبلا در ترکیه نتیجه مثبت داده بود . در ترکیه در مقابل حکومت نظامی منفور این کشور نیروهای مذهبی سنی افراطی بنامهای مختلف وارد کارزار سیاسی شده تا در نهایت حزب رفاه عدالت اردوغان در حاکمیت سر در آورد که بنظر میرسد کشورهای غربی از عملکرد این کشور عضو پیمان نظامی ناتو رضایت کامل دارند مضافا به اینکه ترکیه بدون اما و اگر در همه جنایات آنها در منطقه شرکت کرده و میکند.
آمریکا در عراق بعلت نفوذ وسازماندهی حزب بعث عراق موفق به جلب نیروهای سنی این کشور نشد در نتیجه با همکاری ایران و ترکیه و با استفاده از بخشی از کردهای وابسته و شیعیان عقب افتاده این کشور که هنوز هم موقعیت بسیار متزلزل دارند وارد همکاری شد با وجود این مجبور به مستقر کردن دویست هزار نفر نیروی نظامی درعراق شد و طی ده سال گذشته دو ونیم ملیون نفر سرباز آمریکا و ناتو در این کشور جابجا شدند که خسارت آن تنها به کشورهای صنعتی غرب اروپا به بیش 4000 میلیاردلار رسید .
آمریکا با همه امکانات نظامی ، فرهنگی ، ایدئولوژیکی و اقتصادی عراق را کوبید تا احدی جرات نفس کشیدن در منطقه خاورمیانه را نداشته باشد نتیجه این سیاست جنگی تحمل هزینه کمر شکنی بود که آمریکا و شرکا را از نظر اقتصادی به ورشکستگی کشانده است اینک با موج حملات موشکی به پادگانهای این کشور از طرف نیروهای مقاومت عراق مجبور به ترک این کشور شده است .
در این فاصله اروپا با رهبری تروئیکا برای بسیج و سازماندهی نیروهای سنی و سنتی کشورهای عرب از جمله تونس ، مصر ، لیبی ، پاکستان وارد صحنه شد تا ترکیه های دیگری با دولتهای سایه و زیر فرمان نظامیان در منطقه ایجاد کند که سوریه هم در نوبت قرار دارد . بر کسی پوشیده نیست که اروپا و آمریکا با همکاری کشورهای گوش بفرمان مثل شیخ نشین های عرب و ترکیه در صدد تثبیت این نیروها در قدرت بر آمد ه اند . همانطوز که شاهدیم ، علاوه بر تحریک پاکستان که از سالها پیش فعال است، در ماه های اخیر نیز احزاب مشابهی در تونس ( حزب اسلامی عدالت و توسعه ) و مصر ( حزی اسلامی آزادی و عدالت ، شاخه سیاسی اخوان المسلمین ) را سازماندهی کرده و زمینه به قدرت رساندن آنها را بسرعت فراهم میکند . این احزاب دقیقا از روی احزاب دمکرات مسیحی های اروپا با انطباق در منطقه کپیه برداری شده است .
غرب برای کنترل و حفظ منابع استراتژیکی انرژی این مناطق که برای آنها جنبه پشتیبانی ارزی و اقتصادی دارد بهر قیمت در صدد بر پایی ساختار حکومتی بنفع خود در منطقه هستند تا آنجا که توان و امکانات اجازه دهد برای اجرایی کردن آن پا فشاری خواهند کرد. برای این ماهیانه بیش از ده میلیارددلار هزینه در نظر گرفته اند تنها بدولت و ارتش مصر برای تامین هزینه سالیانه 2.3 میلیارددلار کمک مالی ، 7 میلیارددلار به اسرائیل کمک بلاعوض و به پاکستان طی ده سال گذشته برای کشتار مردم خود و مردم افغانستان تا بامروز 17 میلیارددلار کمک مالی نظامی کرده اند این مناطق با جمعیت بیش از ششصد ملیونی و تحت سلطه در صورت بروز جنگ جهانی دیگر که احتمال آن کم نیست گوشت دم توپ و ذخیره جنگی ارتجاع محسوب میشوند و قربانیان اصلی جنگ آینده خواهند بود. ثروت وسوسه انگیز این مناطق هر نیرویی را بشدت ترغیب بدخالت برای سهم خواهی خواهد کرد .
کمربند سبز مذهبی و اسرائیل:
بعداز پاشیدگی امپراتوری پوسیده عثمانی و تقسیم مناطق تحت اشغال این کشور بین قدرتهای تازه بدوران رسیده انگلیس ، فرانسه و روسیه تزاری بزرگترین سهم نصیب انگلستان شد و فرانسه هم سوریه و لبنان را به اشغال در آورد هرسه قدرت خارجی در منطقه خاورمیانه بر اثر جنگ جهانی اول آنقدر ضعیف شده بودند که دیگر نای جنگیدن و هزینه کردن بیشتررا نداشتند با انقلاب اکتبر یک بار دیگر تمامی نیروهای استعماری و ارتجاعی فعال شدند تا بکمک همین نیروهای مذهبی و ضد چپ جبهه ای بر علیه کشور نوپای شوروی ایجاد کنند .
با آشکار شدن ضعف قدرت های متجاوز مبارزات استقلال خواهی قوت گرفت و انگلستان و فرانسه از همه طرف مورد حمله قرار گرفتند ایتالیای فاشیست و نازی های آلمان سر در آوردند و ایتالیا برای سرکوب جنبش لیبی بیش از نیمی از مردم این کشور را قتل عام کرد و عمر مختار رهبر افسانه ای مقاومت مردم لیبی و عرب بدست فاشیستهای ایتالیا دستگیر شد و در سال 1931در ملاء عام با دست و پاهای بسته به زنجیر بدار آویخته شد عمر مختار بیش از بیست سال بر علیه متجاوزان و اشغال گران جنگید همان کاری که رضا شاه با کوچک خان جنگلی در گیلان کرد و سرش را برید و به تماشای مردم گذاشت و یا محمد رضا شاه با قاضی محمد رهبر کردهای کردستان ایران کرد و اورا بدار آویخت و دکتر فاطمی یکی از چهره های بنام تاریخ ایران را اعدام کرد و مصدق را تا پایان عمر زندانی کرد.
آلمان نازی بسرعت جای انگستان و فرانسه را در منطقه گرفت وفرمانده ارتش فرانسه برهبری ژنرال پاتن خود را تسلیم آلمان نازی کرد و به جبهه آلمان پیوست آلمان در سال 1939 در عراق کودتا کرد و ایران و ترکیه در جبهه آلمان نازی قرار گرفتند در لیبی با وجود اعدام عمر مختار مقاومت بر ضد اشغالگران تازه آلمانی و انگلیسی شدت گرفت که درنهایت با شکست آلمان نازی انگلستان لیبی را بتصرف خود در آورد و ملک ادریس را که جنازه ای بیش نبود دوباره بقدرت رساند.
انگلستان دستور داد مقبره عمر مختار را از بین ببرند و بکلی خراب کنند تا اثری از وی در تاریخ باقی نماند که خود نشانه نفرت و کینه ای است که انگستان از مبارزان و رهبران راه استقلال در جهان داشت و دارد عملکرد غیر انسانی و شرم آور با معمر قذافی چهره عریان ارتجاع غرب را بنمایش گذاشت و مردم جهان بعینه مشاهده کردند که امپریالیسم و ارتجاع برای منافع خود تا کجا حاضرند پرنسیب های انسانی را زیر پا بگزارند.
انگلستان از اوضاع بلبشوی جهان و منطقه خاورمیانه استفاده کرده و بتدریج آوارگان یهودی را که بشدت در کشورهای اروپایی از جمله خود انگلستان مورد نفرت و اذیت وآزارقرار داشتند به فلسطین اشغالی کوچ داد. یهودی ها موفق شدند در چهار چوب مذهب یهودی متشکل از ملیتهای مختلف متحد شوند واز شکست نازیها استفاده کرده ودر شرایط بسیار بحرانی و گزار جهان دست به ایجاد کشور اسرائیل بزنند بحرانی که هنوزادامه دار و دست از سر مردم خاورمیانه بر نداشته است.
اسرائیل بشدت مذهبی عامل چهار جنگ خانمان بر انداز و نابود کننده در منطقه خاورمیانه همچنان بزرگترین خطر امنیتی را با همراهی امپریالیسم غرب برای تمامی کشورهای خاورمیانه و جهان ایجاد کرده تا آنجا که غرب همواره درگیر این بحران بوده و بدون هیچ محدودیتی از این رژیم نژاد پرست دفاع کرده است حکومت اسرائیل در شرایطی در کشور اشغالی فلسطین ایجاد شد که یهودیان از نظر جمعیت در اقلیت قرار داشتند و اکثرا مهاجران تازه وارد بودند.
اسرائیل بعنوان یک نیروی مذهبی افراطی و نژاد پرست ( بر اسا س تورات یهودیان خلق بر گزیده خدا هستند و بر دیگر خلقها برتری دارند ) امروز بعنوان عامل اصلی بی ثباتی در منطقه و آزمایشگاه تجارب جنگهای غرب بر علیه مردم منطقه وجهان است . اسرائیل از بدو تشکیل در رویای اسرائیل بزرگ از نیل تا فرات بود اسرائیل یکی از مدافعان اجرایی کردن تز کمربند سبز مذهبی با مدل نازیهای آلمان در منطقه خاورمیانه بوده چه بخوبی میدانست که آنها تاچه اندازه ضد چپ ، نیروهای ملی دمکراتیک ، پیشرفت اقتصادی و تحولات سیاسی در منطقه خاورمیانه هستند .
شیعیان و کمر بند سبز :
در اوایل سده گذشته شیعیان از وزنه مهمی در مبادلات سیاسی منطقه بر خوردار نبودند و در فقر و فلاکت و بصورت پراکنده در منطقه عمدتا در ایران و عراق و بخشا در پاکستان فعلی و افغانستان اسکان داشتند در کشورهای عربی فقیرترین اقشار را شیعیان تشکیل میدادند و همیشه مورد آزار و تحقیر قرار داشتند علت بیشتر این سینه زنیها و تو سرخود زدنها و گریه وزاریها ناشی از دوران تحقیر و نداشتن قدرت برای دفاع از خود بوده است که امروزه بصورت سنتی ادامه دارد.
تغییر اوضاع جهانی و شکست آلمان نازی و ایتالیای فاشیست و تشکیل کشورهای سوسیالیستی همزمان بود با ضعیف شدن حکومتهای وابسته منطقه و قدرتهای حامی آنها که شرایط را برای مبارزه و مقاومت فراهم کرد.
این جنبشهای ملی و استقلال طلبانه با سازماندهی خود موفق شدند بتدریخ استقلال کشورهای خود را بدست آورند و شیعیان از لبنان تا سوریه و از عراق تا بخشهایی از کشورهای عربی و از پاکستان تا افغانستان پراکنده شدند بزرگترین جمعیت شیعیان ساکن ایرانند که قدرت را دردست دارند در پاکستان هم بیش از 30 ملیون نفر ساکنند
در صدسال گذشته غرب و استعمار موفق نشده است همانند سنی ها از شیعیان استفاده ابزاری کند تنها در سالهای اخیر بعلت محاسبه نادرست رژیم ایران از توازن قوا در منطقه بخشی از آنها در جنایتهای غرب در عراق و لیبی و افغانستان شرکت کردند که بشدت هم منفور شدند. جمعیت شیعیان در منطقه خاورمیانه در حدود 160 ملیون نفراست که از نظر نیروی انسانی و توازن نیروها وزنه سنگین وتعیین کننده ای بحساب می آیند مضافا به اینکه در ایران ، سوریه و لینان دست بالا را دارند .
یکی از دلایل پافشاری غرب برای بحرانی کردن روابط بین شیعیان و سنی ها این است که آنها مایل نیستند این دونیرو متحد شوند چون در آنصورت خاورمیانه و شمال آفریقا بیک قطب تعیین کننده اقتصادی و نظامی و بازار جهانی تبدیل خواهند شد . با اوضاعی که در منطقه پیش آمده است جلب شیعیان در جبهه غرب بسیار مشکل و تا حدودی غیر ممکن بنظر میرسد . تجارب جنگهای منطقه خاورمیانه نشان میدهد که غرب سیاست خود را بر اساس تضعیف شیعیان در تک تک کشورهای منطقه تنظیم کرده است برای مثال اسرائیل بارها به مناطق شیعه نشین لبنان حمله کرده و فشار دائمی خود را بر سوریه همچنان ادامه میدهد. در مورد سوریه تصمیم بر این است که شیعیان را از اریکه قدرت بزیر بکشند و آنوقت سراغ ایران بروند در پاکستان و افغانستان هم شیعیان در موقعیت بسیار بدی قرار دارند .
ایران با حاکمیت شیعه کشور بزرگی است که از نظر اقتصادی ، سیاسی ، نظامی و فرهنگی و از همه مهمتر از نظر وسعت و جمعیت و ثروت طبیعی و تعدد همسایگان از اهمیت استراتژیکی بزرگی در جغرافیای اقتصادی خاورمیانه بر خوردار است که هر نوع موضع گیری آن میتواند توازن نیروها را بالکل بهم بزند بی علت نیست که غرب در رابطه با ایران جانب احتیاط را در پیش گرفته و سعی دارد تا این کشور را مهارو ضعیف نگه دارد تا سر فرصت و با جبهه جهانی متحد که عملا بعلت رشد تضاد منافع قدرتهای بزرگ تشکیل آن غیر ممکن است سراغ ایران برود و کارش را یکسره کند .
مزیت بزرگ ایران در آن است که اکثریت مردم کشور شیعه مذهب و ایران در طول تاریخ از زمان دوران صفویه تا به امروز بعنوان یک قدرت منطقه ای موفق شده است در مقابل تجاوز و مداخله دوام آورد و از ارزشهای خود دفاع کند در واقع هیچ رژیمی در ایران بدون در نظر گرفتن این قدرت تاریخی و همت برای دفاع از منافع ملی کشور قادر به بقاء و دوام نیست مزیتی که کمتر کشور منطقه خاورمیانه از آن بر خوردار است .
بسیاری از کشورهای منطقه کشورهای نوپایی هستند که هنوز سابقه استقلال و تاریخی ندارند و بسیار شکنند ه اند بهمین دلیل بسرعت تغییر مسیر میدهند مردم ایران این اجازه را به هیچ حکومتی نمیدهند که بر سر منافع ملی دست از پا خطا کند صد سال گذشته نشان داد که وصله های صادراتی ووابستگی هیچ جایی در بین مردم ایران ندارد این آن نقطه قوت کشور است که این سرزمین را سرپا نگه داشته است .
نقش خاورمیانه و شمال آفریقا در بحران ساختاری و اقتصادی غرب:
شتاب غرب برای سرهم کردن حکومتهای نظامی بوروکراتیک با دولتهای سایه در منطقه خاورمیانه زیر پوشش کمر بند سبز مذهبی از نوع سنی آن نشان میدهد که غرب برنامه استراتزیکی طولانی مدتی را در سر می پروراند شوک نظامی با تمام قدرت برای درهم شکستن کشور کوچک عراق با جمعیت بیست ملیونی که از پوشش طبیعی خوبی بر خوردار نبود در واقع زهر چشم گرفتن از تمامی حکومتهای ضعیف و بدون پایه مردمی منطقه ، در هم شکستن وجهه روسیه و چنگ و دندان نشان دادن به چین کشوری که طی چند سال آینده از نظر اقتصادی غرب را پشت سر خواهد گذاشت بود .
غرب موفق نشد طی ده سال گذشته به برنامه ایجاد خاورمیانه بزرگ از طریق اشغال و تهاجم نظامی جامه عمل بپوشاند در نتیجه یکبار دیگر به سیاست ایجاد کمربند سبز مذهبی زمان نازیهای آلمان روی آورده است تا هم مذهیی های سنی سنتی منطقه را از آینده بترساند و هم مسیحی های جهان را بشدت نگران از دست دادن موقعیت خود در بین مردم هستند دلداری بدهد و هم قدرت بسیج خود را برخ توده های زحمتکش جهان ، روسیه و چین بکشد .
آلمان یکی دیگر از صحنه گردانان این جبهه است که از نظر بسیج نیروهای مذهبی ید طولایی دارد این کشورضمن ایجاد کمر بند مذهبی اسلامی ، بودایی ، و مسیحی پیش از جنگ جهانی دوم تقریبا اتحاد شوروی را در محاصره کامل قرار داده بود.
آلمان پس از جنگ جهانی دوم در اروپای شرقی سابق و حتی شوروی یک شبکه بسیار قوی جاسوسی از نیروهای مذهبی کاتولیکی و ارتدکس ایجاد کرده بود که بسرعت و سر بزنگاه ها وارد صحنه میشدند این نیروی مذهبی که عمدتا جاسوسان تربیت شده بودند نه تنها در ترورهای بسیاری در شرق اروپا دست داشته بلکه وظیفه بی ثبات کردن این کشورها را بعهده داشتند .
اوضاع نشان میدهد که غرب بجز در عراق و لیبی که بزرگترین مانع تشکیل این جبهه ارتجاعی مذهبی بودند در دیگر کشورهای عربی منطقه در حال سازماندهی نیروهای سنی منطقه هستند که با موافقت کشورهای اروپایی و شیخ نشینها همراه و همگام است و اگر موفق به روی کار آوردن اخوان المسلمین در سوریه شوند آنوقت بکمک عربستان سعودی و ترکیه کنترل کامل منطقه خاورمیانه بدون ایران را بدست خواهند گرفت و بیش از 70 در صد منابع نفت و گاز منطقه در اختیار آنها خواهد بود تا با استفاده از این سرمایه و ساختار جدید ی که در حال ایجاد آن هستند به بحران اقتصادی بزعم خود سروسامانی بدهند.
با اشغال عراق و لیبی و سرنگونی حکومتهای این دوکشور غرب عملا نشان داد که که برای اعمال هژمونی بر جهان و تضمین منافع انحصارات بزرگ حاضر است دست بهر جنایتی بزند جنگی که غرب در منطقه براه انداخته است و بیش از 600 ملیون نفر مسلمان را در گیر آن کرده است آیا همان جنگ صلیبی نیست که بر علیه مردم کشورهای اسلامی راه افتاده است؟
ایجاد کمر بند سبز مذهبی توسط ناتو و غرب نه تنها با منافع ملی ایران در تضاد کامل قرار دارد بلکه بر علیه منافع ملی کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا و همه مردم جهان است باید انتظار داشت مقاومت در منطقه گسترده ترشود تا زمینه بیرون راندن این متجاوزان را فراهم کند چپ ها بهمراه نیروهای ملی و دمکرات در این شرایط میتوانند ابتکار عمل را بدست گیرند وبا تمام توان از تشکیل این نیروی مخرب و در خدمت ارتجاع منطقه و امپریالیسم جلوگیری کنند .
م . راد (02.12.2011)