به گفته کنعانی مقدم استراتژی جدید رژیم این است : «یافتن چهره ای که توسط اکثریت ایرانی ها قابل قبول باشد، تا رژیم بتواند مجددا با مردم یک نوع رابطه برقرار بکند.»
روزنامه فرانسوی فیگارو
جمعه اول بهمن 1389 (21 ژانویه 2011)
مقاله ای تحت عنوان «چالش حفظ رژیم»
به قلم ژرژ مالبرونو، فرستاده ویژه فیگارو به تهران
برگردان : انوشیروان بزرگمهر
در دفتر کارش که در محله های پولدار نشین در تهران قرار دارد کنعانی مقدم تلاش میکند تمام هنر پنهان کاریش را بکار بگیرد، ولی این پاسدار سابق موفق نمیشود که ترسش را پنهان کند. او که در گذشته از نزدیکان آیت الله خمینی بوده است اینگونه اقرار میکند : «دامنه جنگ به داخل خود ما کشیده شده است. ما با وخیم ترین بحران داخلی از سال 1979 تاکنون روبرو هستیم.» در دیوار اتاق او عکس هایی از او در کنار بنیانگذار رژیم دیده میشوند.
کنعانی مقدم که برای یک سفر تجاری به فرانسه رفته بوده و بتازگی به ایران بازگشته است طی سالهای اخیر مانند بسیاری از پاسداران سابق مشغول فعالیت های تجاری و صنعتی شده است. این مهندس پر نفوذ که مخالف احمدی نژاد است را میتوان در صفحه شطرنج سیاسی ایران در زمره «محافظه کاران واقعگرا» بشمار آورد. او و دوستانش در این اندیشه هستند که چطور خواهند توانست رژیمی که به خاطر اعتراضات داخلی به لرزه درآمده است را نجات بدهند. البته آنها این مطلب را با این صراحت بیان نمیکنند. کنعانی مقدم میگوید : «ما طی ماه های اخیر با قالیباف (شهردار تهران)، لاریجانی و رضایی (فرمانده سابق پاسداران) جلسات متعددی داشتیم تا در مورد اینکه در انتخابات ریاست جمهوری آینده چه کسی کاندیدا بشود به توافق برسیم. از این به بعد ما باید جبهه ضد احمدی نژاد را متحد بکنیم.»
به گفته او استراتژی جدید رژیم این است : «یافتن چهره ای که توسط اکثریت ایرانی ها قابل قبول باشد، تا رژیم بتواند مجددا با مردم یک نوع رابطه برقرار بکند.» این ناجی میتواند علی لاریجانی یا محمد قالیباف باشد. شهردار تهران که یک فرد بسیار فعال است خودش را همواره از آشوب های سالهای اخیر دور نگه داشته بوده است. البته هریک از دو فرد مزبور برای کاندیدا شدن به این نیاز خواهد داشت که این اقدامش توسط علی خامنه ای مورد تایید قرار بگیرد. باید همواره این نکته را در نظر داشت که خامنه ای از دوران اعتراضات پس از انتخابات تاکنون همواره احمدی نژاد را مورد حمایت قرار داده است.
فقدان مشروعیت
یک ایرانی که بطور مرتب با خامنه ای معاشرت دارد میگوید : «خامنه ای نیز خواستار آن است که بازی های داخلی رژیم را ساکت بکند.» برخی از تندروهای جناح حاکم خواستار آن بوده اند که یک پاکسازی تمام عیار در داخل رژیم به اجرا گذاشته بشود و برخی از سردمداران اپوزیسیون، منجمله میر حسین موسوی و مهدی کروبی، در دادگاه مورد محاکمه قرار بگیرند. تاکنون خامنه ای اجرای یک پاکسازی گسترده به این شیوه را مورد تایید قرار نداده است. یک خبرنگار ایرانی میگوید : «خامنه ای ترجیح میدهد اینگونه افراد را در دسترس خودش نگه بدارد، البته به این شرط که آنها سکوت را رعایت بکنند.»
کنعانی مقدم نسبت به احتمال سرنگونی رژیم در کوتاه مدت نگران نیست. طی هفته های اخیر، نیروهای پلیس بطور گسترده در خیابان ها مستقر شده بودند. پس از حذف رایانه ها و افزایش قیمت برخی از اجناس مورد نیاز اولیه، کوچکترین تظاهرت اعتراضی در ایران مشاهده نشد. با حذف رایانه ها احمدی نژاد اقدامی را به اجرا گذاشت که قبل از او هیچ رئیس جمهور دیگری جرات نکرده بود آن را به اجرا بگذارد. یکی از دلایل این اقدام احمدی نژاد این بوده که خزانه های دولت تقریبا تهی هستند. مجازات های بین المللی که به خاطر برنامه هسته ای ایران به اجرا گذاشته شده اند ممکن است در کوتاه مدت رژیم تهران را به زانو در نیاورند، ولی این مجازات ها به بانک ها و بخش نفتی ایران خسارات متعددی را وارد کرده اند. به خاطر وجود این مجازات ها، بخش نفتی هم اکنون نمیتواند فن آوری های غربی که ایران به آنها نیاز عاجل دارد را بدست بیاورد.
اما به گفته بسیاری از ناظران، در میان مدت رژیم محکوم به شکست است زیرا نخواهد توانست تا ابد 70 میلیون ایرانی را تحت سرکوب قرار بدهد. رژیم مشروعیتش که بر روی 2 پایه دین و جمهوریت برقرار شده بوده را اکنون از دست داده است. یک دیپلمات غربی مستقر در تهران میگوید : «آنها دستگاه را شکسته اند». آیا رژیم خواهد توانست این بحران را نیز از سر بگذراند؟ علی، یک پژوهشگر جوان، میگوید : «مردم دیگر به رژیم اعتماد ندارند و رژیم هرگز نخواهد توانست مجددا مردم را بسوی خودش جلب بکند.»
کنعانی مقدم این نظریه را مورد تایید قرارمیدهد و میگوید : «درست است. ما باید سیستم سیاسی را بیش از این باز بکنیم و به افراد آزادی بدهیم». این پاسدار سابق میگوید : «در انتخابات ریاست جمهوری آتی، ما باید حداقل 40 میلیون نفر رای دهنده داشته باشیم»، وگرنه رژیم کاملا نامشروع خواهد شد. اما هم اکنون این سوال مطرح است که انتخابات آتی ریاست جمهوری در ایران آیا در موعد مقرر برگزار خواهند شد؟ انتخابات شهرداری ها که قرار بوده امسال برگزار بشوند به آینده موکول شده اند. به گفته اپوزیسیون، دولت میترسیده که مردم علیه کاندیداهای وابسته به جناح حاکم رای بدهند. در صورت یک حمله احتمالی غربی ها علیه تاسیسات هسته ای ایران، آیا این احتمال وجود ندارد که زوج خامنه ای ـ احمدی نژاد یک حکومت نظامی را در کشور برقرار بکنند ؟
Iran : le défi de la sauvegarde du régime
Le pouvoir iranien cherche à trouver une face acceptable par une majorité d’Iraniens, afin de récréer un lien avec la population.
Le Figaro – 21/01/2011
Article de Georges Malbrunot
Envoyé spécial à Téhéran
Le président iranien Mahmoud Ahmadinejad, le 20 janvier 2010, à Téhéran.
Crédits photo : © Raheb Homavandi / Reuters/REUTERS
Dans son bureau des quartiers huppés de Téhéran, Kanani Moghadam a beau s’adonner avec brio à l’art persan de la dissimulation, cet ancien gardien de la révolution peine à masquer ses craintes. «La guerre est entre nous. Nous faisons face à la plus grave crise depuis la révolution de 1979», reconnaît ce compagnon de route de l’ayatollah Khomeyni, comme l’attestent les photos aux murs le montrant aux côtés du fondateur du régime révolutionnaire.
Comme beaucoup de ses anciens camarades, Moghadam, qui rentre d’un voyage d’affaires en France, s’est lancé, ces dernières années, dans l’industrie. Opposé à Ahmadinejad, cet ingénieur influent peut être classé parmi les conservateurs réalistes sur l’échiquier politique. Sans le dire bien sûr ouvertement, lui et ses amis se demandent comment ils peuvent sauver un régime, ébranlé par la contestation interne. «Avec Galibaf (le maire de Téhéran, NDLR), Larijani et Rezaïe (l’ancien chef des pasdarans, NDLR), nous avons eu plusieurs meetings ces derniers mois pour nous accorder sur un candidat à la prochaine élection présidentielle. Nous devons désormais unifier le front anti-Ahmadinejad.»
Telle est, selon lui, «la nouvelle stratégie» du régime : trouver une face acceptable par une majorité d’Iraniens, afin de récréer un lien avec la population. Selon les observateurs, cet homme providentiel pourrait être Ali Larijani ou Mohammed Galibaf, le très dynamique maire de Téhéran, qui a su rester en retrait des troubles. Mais encore faudrait-il que le guide, Ali Khamenei, les soutienne dans leur démarche, lui qui a toujours appuyé Ahmadinejad, depuis les émeutes postélectorales.
Perte de légitimité
«Khamenei veut lui aussi calmer le jeu en interne», affirme un Iranien, qui lui rend visite régulièrement. Le numéro un du régime n’a pas cédé aux sirènes de ceux qui prônaient «une épuration maximale», qui aurait jeté les ténors de l’opposition, Mir Hussein Moussavi et Mehdi Karoubi, devant la justice. «Il préfère les garder sous la main, mais ils doivent se taire», susurre un journaliste local.
À court terme, Moghadam ne s’inquiète pas d’une éventuelle chute du pouvoir. Ces dernières semaines, avec de nombreux policiers déployés dans les rues, la suppression des subventions sur les prix de certains produits de première nécessité n’a pas engendré la moindre manifestation. Mais si Ahmadinejad a fait ce qu’aucun président n’avait osé entreprendre avant lui, c’est aussi parce que les caisses de l’État sont presque vides. En effet, même si, à court terme, les sanctions internationales contre le programme nucléaire iranien ne feront pas fléchir Téhéran, ces mesures pénalisent durement les banques et le secteur pétrolier iranien, qui ne peut plus importer la technologie occidentale, dont il a cruellement besoin.
Mais, à moyen terme, de l’avis de nombreux observateurs, «le pouvoir est condamné, car il ne pourra pas maintenir indéfiniment le couvercle sur 70 millions de personnes». Le régime a perdu ses légitimités religieuse et républicaine. «Il a cassé la machine», résume un diplomate. Pourra-t-il la relancer ? «On ne lui fait plus confiance, jure Ali, un jeune chercheur, jamais, il ne pourra retrouver grâce à nos yeux.» «C’est vrai, lui répond en écho Kanani Moghadam, on doit ouvrir davantage notre système politique, et accorder plus de libertés aux gens.» Et l’ancien pasdaran d’estimer qu’«il faudra que nous ayons 40 millions de votants à la prochaine élection présidentielle», faute de quoi le régime serait privé de toute représentativité.
Mais la consultation aura-t-elle seulement lieu ? Prévues cette année, les élections municipales ont été reportées, le pouvoir craignant le verdict des urnes, selon l’opposition. À moins que des «circonstances exceptionnelles» ne conduisent le duo Khamenei-Ahmadinejad à instaurer l’état d’urgence, en cas de frappes occidentales contre les installations nucléaires de l’Iran ?