نویسنده : حسن ماسالی
مبارزه مردم ایران علیه جمهوری اسلامی – فاشیستی ایران، وارد مرحله حساسی شده است. ازیکطرف ملاحظه میکنیم که رهبران جناح حاکم که سواربرقدرت میباشند،ضمن تشدید بخشید ن سیاستها ی سرکوب، شکنجه واعدام، ازگسترش مقاومت ومبارزه مردم هراسناک شده اند و احتمالا برای بقای خود، با بهره گیری ازآخوندهای ارتجاعی و ابزارهائی ایدئولوژیکی – نظامی – فاشیستی کوشش خواهند کرد که مخالفین خود را قتل عام کنند و جنایات هولناک دیگری مرتکب شوند؛
از طرف دیگر،شاهد آن هستیم که باند میر حسین موسوی – کروبی – خاتمی، ضمن رقابت با باند بنیاد گرای حاکم، آشکارا اعلام میکنند که نسبت به جمهوری اسلامی” وفادار ” هستند و قصد دارند با توسل به ترفندهای ریاکارانه دیگری، جمهوری اسلامی را ” تزئین ” کنند و باشیوه های دیگری ادامه استقرار حکومت جهل و ارتجاعی اسلامی را فزاهم سازند. و برای این منظور، تلاش میکنند که از نارضایتی های عمیق مردم، بعنوان ” تاکتیک مبارزاتی خود ” استفاده کنند.
البته باید یاد آورشد که این جماعت ریاکار،هرگزتصورنمیکردند که این ملت ” صبوروخموش”، ناگهان شورش کنند و با دست خالی دربرابر نیروهای فاشیستی بمقابله بر خیزند. شورش مردم و گسترش واوجگیری مبارزات مردم، شرایطی بوجود آورده است که این آقایان فعلاً در” بن بست” سیاسی قرار گرفته اند و نمیدانند چگونه ” عقب نشینی “کنند.
اما در اینجا لازم است متذکر شوم که تجارب رویداد های تاریخ وتحولات گذشته ایران باید بما آموحته باشد که هنوز” سناریوی خیانت و جنایت ” توسط مرتجعین خاتمه نیافته است. در این ارتباط،، ضروری است که توجه دوستان و مردم مبارز را به یک نکته ظریف دیگرنیزجلب کنم و آن اینکه : ظاهراً میرحسین موسوی – کروبی – خاتمی، عناصری هستند که خود شان را به عنوان ” رهبران جنبش سبز” معرفی میکنند و ازنظرجناح حاکم نیز، این عناصر” فتنه گر ” شرایط کنونی ایران محسوب میشوند!!! اما این پرسش مطرح است که چرا این افراد هنوز از
” مصونیت” خاصی برخوردارند، اما حامیان و همکاران و هواداران آنان، زندانی، شکنحه و کشته میشوند؟
آیا جناح حاکم رژیم و این آقایان قصد دارند با قربانی کردن مردم و هواداران خود، صحنه سازی و ” سناریوی” دیگری را تدارک ببینند؟
عقیده دارم که نقش خیانتکارانه جناح بندی های این رژیم هنوز خاتمه نیافته است. زیرا، همه جناح بندی های رژیم آکاه هستند که در صورت ” فروپاشی کامل جمهوری اسلامی”، همه این عناصر که در جنایات رژیم خمینی، نقش فعالی ایفا کرده اند، دربرابر مردم باید پاسخگو باشند. و لذا با توسل به همه ترفندهای ریاکارانه و حتی ” تسلیم در برابرسیاست آمریکا و اسرائیل” در صدد بر خواهند آمد که این نظام را با رنگ آمیزی دیگری حفظ کنند و خواستهای مردم ایران، و تمام جان باختگان را قربانی ” سیاست بازی های خود” کنند.
روایط پنهانی علی اکبر هاشمی رفسنجانی با دول خارجی و مواضع چندگانه ایشان با جناح های مختلف رژیم، و وفاداری میرحسین موسوی از جمهوری اسلامی، در خدمت چنین سیاستی است.
براین اساس، به همه مبارزین و مردمی که صادقانه پا بمیدان مبارزه گذاشته اند بسهم خود هشدارمیدهم که خودمان را برای مقابله با تمام توطئه هائی که با آن روبرو خواهیم شد، آماده کنیم.
درهمینجا ضروری میدانم که به آن بخش ازمبارزین صادق ایران که فکرمیکنند خیلی مهارت دارند و” زرنگ تراز آخوندهای حیله گر هستند”، و میتوانند بعنوان” تاکتیکهای مرحله ای”، آقایان موسوی – کروبی – خاتمی و امثال آنها را بعنوان ” رهبران جنبش ” بپذیرند، سپس دربرابر انحرافات آنان ایستادگی کنند… بسهم خود هشدار بدهم که چنین سیاست بازی های
غیر دوراندیشانه ای را دنبال نکنند. زیرا:
درکشوری نظیر ایران و درشرایطی که هنوز نیروهای دمکراسی خواه، سکولار و برابری طلب، فاقد احزاب مدرن اجتماعی هستند و مردم جامعه ازسازمان یافتگی وهمآهنگی کافی برخوردار نیستند و تبدیل به یک ” قدرت سازمان یافته ومتقابل اجتماعی” نشده اند، اتخاذ چنین تاکیتک هائی از طرف افراد و محافل پراکنده، موجب میشود که خودشان را در درون “قدرت بزرگتر” استحاله کنند و بطور استراتژیک قربانی شوند.
در گذشته بسیاری از نیروهای ” چپ سنتی “ایران چنین کردند و جان مبارزین بیشماری را بمخاطره انداختند وبا چنین عملکردهائی فاجعه آفریدند.
بنابراین، با شرایطی که هم اکنون در درون مخالفین رژیم حاکم است، پیشنهاد میکنم که در این مرحله مشترکاً تلاش کنیم که :
1- پس ازمشخص کردن خواستها و اصول مشترک سیاسی، با نیروهای همگرا همکاری کنیم و طی روندی، با مشارکت نیروهای همگرا،اتحاد و ائتلاف بوجود بیاوریم وسپس مشترکاً بصورت یک نیروی همآهنگ و قدرتمند، سیا ستهای تاکتیکی خود را دربرابرسایر نیروها،و از جمله دربرابر دشمن تعین و مشخص کنیم.
2- با توجه به مشکلات و موانعی که هم اکنون مردم و جامعه ایران با آن مواجه هستند، نیروهای آگاه و خردمند و دوراندیش سیاسی ایران، نه تنها حق ندارند با بقایای این رژیم ” سازش ” کنند، بلکه تنها به فروپاشی رژیم نیز نمیتوانند رضایت بدهند. و ضروری است که ضمن تلاش برای متلاشی کردن رژیم،اقدامات تدارکاتی وتدابیرلازم برای “ایجاد قدرت جایگزین” بعمل آوریم تا خواست های حق طلبانه مردم بطور بنیادی و همه جانبه، تحقق یابند.